به گزارش «راهبرد معاصر»؛ سالهاست موضوع مدیریت و حکمرانی اتباع و مهاجران خارجی به قصه پُرغصه حکمرانی ملی جمهوری اسلامی ایران مبّدل شده است. مدیریتی که عملاً جز هزینه و تهدید، دستاورد قابل اعتنا و قابل اتکایی برای دولت و ملت ایران به ارمغان نیاورده است.
از طرفی آن چیزی که بیش و پیش از هر چیزی روح و روان آدمی را رنج میدهد، بیتفاوتی و بیمسئولیتی، اگر نه کارشکنی و حاشیهسازی برخی نهادهای به ظاهر مسئول و دخیل در این امر است که آدمی حقیقتاً میماند چطور ممکن است اینگونه سُرنای امنیت ملی را از سر گشادش بنوازد و چپ و راست مداخله و نفوذ ناروا برای به سرانجام نرساندن امر مهم و ملی تشکیل سازمان ملی مهاجرت داشته باشد.
سازمانی که هدف و برنامه ای جز ساماندهی، هوشمندی، انسجام و یکپارچگی در امر مدیریت اتباع و مهاجرین خارجی نداشته است و ندارد. در شرایطی که عملاً تنها چیزی که در وضعیت کنونی مشاهده نمیشود، مدیریت و ساماندهی است.
آنچه مشاهده میشود بیسامانی، بیتدبیری و بیتصمیمی در سایه موازیکاریها، ناهماهنگیها، بخشینگریها، حمیّت کُشنده و مسموم قسمتی و بدتر و خطرناک تر از همه چیز نهادینه شدن و عادی جلوه نمودن تعارض منافع فردی و سازمانی در مقابل منافع ملی و تصمیم قاطع نظام برای پایان دادن به این وضع است که حقیقتاً شرمآور و خجالتآور مینماید.
کیست که نداند تعدد و تشتّت نهادهای موازی و فقدان مدیریت عالیه واحد و منسجم در امر سیاستگذاری و تصمیمگیری راهبردی، اتباع خارجی، شهروندان ایران عزیز ما و نظام حکمرانی ایران اسلامی را دچار نوعی سردرگمی، بلاتکلیفی و آنارشیسم حاکمیتی و آشوب در صحنه اجرا و میدان عمل ساخته است.
سیاستگذاری واحد، منسجم و یکپارچه، طرحریزی و برنامهریزی هوشمند، بهرهبرداری حداکثری از فرصت های بی شمار حضور نخبگان علمی، فرهنگی و اقتصادی اتباع و مهاجران در کشور و قس علی هذا ازجمله مهمترین اهداف و رویکردهای کلان سازمان مذکور خواهد بود. طبعاً گام نخست در این مسیر مدیریت عالیه و فائقه واحد در امر حکمرانی اتباع و مهاجران خارجی است که مستلزم داشتن اطلاعات و آمار دقیق از میزان و پراکندگی اتباع خارجی در پهنه جغرافیایی کشور (اشراف اطلاعاتی) است.
این مهم جز از طریق فراگیری سامانه احراز هویت بیومتریک یا زیستسنجی در کنسولگریها، مرزها و مبادی ورود به مملکت قابل دستیابی نخواهد بود. سازمان ملی مهاجرت به مثابه یک نهاد ملی و فرادستگاهی البته به چالشها و مسائل حضور اتباع در کشور بی التفات و بی توجه نیست، اما نگاه فرصت محور و رویکرد ایجابی را با تدبیر و تعامل بین دستگاهی جایگزین تهدیدمحوری و رویکرد سلبی در امر سیاستگذاری و برنامهریزی های خود خواهد کرد.
هیچ عقل اندک سلیمی گرما و نور آتش را به خاطر دود حاصل از آن کنار نخواهد گذاشت که دودش نیز قابل مهار و کنترل است. پرواضح است موضوع مهاجرت، آوارگی و پناهندگی اگر نه یک مسئولیت ملی که یک مسئولیت فراملی و بینالمللی است و به هیچ وجه نمیتوان بار مسئولیت آن را صرفاً و انحصاراً بر دوش یک ملت گذاشت.
لذا نه تنها کشورِ مبدأ و مهاجرفرست که حتی سایر همسایگان و نهادهای بینالمللی باید سهم منصفانه و نقش عادلانه خود را جهت تأمین هزینههای زنده ماندن و زندگی شرافتمندانه ایشان برعهده بگیرند که جمهوری اسلامی بنا دارد با راه اندازی دیپلماسی نوینی به نام «دیپلماسی مهاجرت» در این امر مهم نوعی نقشآفرینی و مسئولیتآفرینی برای تمام طرفین تعریف و تدوین کند.
در این راستا نهادینهسازی رویکرد «فرصتمحور» در قبال ظرفیتهای متعدد اتباع و مهاجران خارجی در کشور؛ دیپلماسی فعال مطالبهگر با نهادهای بینالمللی و کشورهای بحرانی همسایه برای بازگشت داوطلبانه و عزتمندانه آوارگان و ایجاد شرایط مناسب زندگی و حفظ امنیت پایدار در کشور مبدأ بهوسیله سازمان ملی مهاجرت قویاً دنبال خواهد شد.
تصویرسازی مثبت و مؤثر میزان هزینه های ایرانِ تحت تحریم در نسبت با کمکهای ناچیز خارجی از منظر حقوق بشر، نفی دیپلماسی التماسی در تعامل با بازیگران دولتی و غیردولتی کشوری و نهادی فعال و درگیر حوزه پناهندگان و آوارگان، کاربست دیپلماسی تمدنی فعال، هوشمندانه و مقتدرانه در چارچوب منافع راهبردی جمهوری اسلامی ایران و جذب کمکهای بینالمللی نیز بهوسیله سازمان ملی مهاجرت دنبال خواهد شد.
حفظ منابع مالی و دریافت «سهم منصفانه» جمهوری اسلامی متناسب با میزان هزینهها، افزایش سهمیه اسکان مجدد پناهندگان و آوارگان ؛ مذاکره و رایزنی با کشورهای مبدأ مهاجرفرست برای حفظ بخشی از هزینههای میزبانی پناهندگان و آوارگان ازجمله اهداف و رویکردهای دیپلماسی مهاجرت جمهوری اسلامی است که سازمان ملی مهاجرت دنبال خواهد کرد.
مع الوصف، حتی با منطق گام دوم هم اگر به این موضوع نگاه کنیم، تشکیل سازمان ملی مهاجرت نخستین گام مهم نظام حکمرانی کشور برای رفع «عیوب ساختاری» و «ضعفهای مدیریتی» مُصرّح در بیانیه گام دوم انقلاب است که امیدوارم همین یک نکته ناکثین و پیمانشکنان را بر سر عقل آورده، دست از لجاجت و مخالفت با این جراحی بزرگ ملی که در عین حال حیاتی و اجتنابناپذیر است، بردارند و خود را دستکم یکبار برای همیشه مخاطب حضرت لسان الغیب خواجه شیراز بدانند که فرمود:
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند